راستش
را بخواهی....آدم یا نباید عاشق خدا بشود....یعنی در همین حد دست و پا
شکسته ی بندگی بماند...یا اگر به رابطه ی عاشق و معشوقی تن داد....دیگر حق
غر زدن به خار مغیلان و امثالهم ندارد.... تو تعریف غیرت اومده: غیرت یعنی عدم تحمل دیگری در عشق.... این
عدم تحمل دیگری را خدا به حد اعلاءیش پیاده میکند.....یعنی به معنای دقیق
کلمه تحملش را ندارد.....مثل این عشق های مسخره ی زمینی نیست که با یه
معذرت خواهی ساده .... سر معشوق مونو شیره بمالیم و قضیه رو یه جوری
ماسمالی کنیم.... مثالش می شود اینکه یکی از عرفا...در تمام طول عمرش
فقط یک نمازش قضا می شود....آن وقت خدا هم به تلافی آن....همان روز یکی از
فرزندانش را ازش میگیرد....یعنی صبح که از خواب بیدار می شود میبیند که
فرزندش مرده است.... یا تو سوره ی یوسف هم خیلی رک و پوست کنده میگوید: یعنی زندانی بودن حضرت یوسف قرار بود چند روزی بیشتر نباشد....اما
وقتی به جای درخواست از خدا....از دوست آزاد شده ی زندانی اش تقاضا کرد که
به عزیز مصر سفارشش را بکند....خدا هم جوابش را اینگونه داد.... زیر بار عشق قامت راست کردن ساده نیست موج ها باری گران بر دوش دریا می کشند
آن گاه از رفیقی که اهل نجاتش یافت درخواست کرد که مرا
نزد خواجه خود یاد کن (باشد که چون بیتقصیرم بیند از زندانم برهاند) اما
شیطان از خاطر آن یار زندانی برد که یوسف را نزد خواجهاش یاد کند، بدین
سبب در زندان چندین سال محبوس بماند.42